Close
(0) مورد
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندیها
    Filters
    اجرا
    جستجو
    خبرخوان

    بلاگ

    0 معماری ماژولار مرکز داده چیست و چه ویژگی‌هایی دارد؟

     معماری ماژولار مرکز داده

    ماژولاریتی که ترجمه تحت‌الفظی آن پیمانگی است یکی از اصطلاحات مهم این روزهای مراکز داده است. ماژولاریتی به نوع خاصی از معماری اشاره دارد که یک سامانه بزرگ بر مبنای زیرسامانه‌های کوچک‌تر ساخته می‌شود. زیرسامانه‌هایی که از قواعد مشخص و تعریف شده‌ای برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند. معماری ماژولاریتی فرآیند نصب و تعویض تجهیزات را ساده‌تر می‌کند، زیرا تجهیزات با روش سوکتی در مکان‌های موردنظر قرار می‌گیرند.

    گارتنر می‌گوید: «دو نسل اولیه طراحی مراکز داده دیگر پاسخ‌گوی نیازهای حال و آینده نیستند. مراکز داده جدید همانند گذشته ماهیت ایستا و راکدی ندارند و شبیه به سلول‌های زنده رفتاری چابک دارند، به‌طوری که به هر تغییر (افزایش سرورها و زیرساخت‌های ذخیره‌سازی) واکنش نشان می‌دهند و منعطف‌تر کار می‌کنند. طراحان مراکز داده باید به سه اصل انعطاف‌پذیری، ماژولاریتی و مجازی‌سازی دقت کنند، زیرا مراکز داده آینده بر مبنای این سه اصل مهم استوار می‌شوند. بی توجهی به این اصول سه‌گانه باعث می‌شود قدرتمندترین مراکز داده در کوتاه‌ترین زمان کارایی اولیه را از دست بدهند.» مطلبی که در حال مطالعه آن هستید، خلاصه‌ای کوتاه از پژوهش مطالعاتی شرکت اشنایدر الکترونیک فرانسه در ارتباط با معماری ماژولار مراکز داده مدرن است.

    ‌شرکت‌های بزرگ تولیدکننده تجهیزات مراکز داده در حال ارتقای تجهیزات و حرکت به سمت راه‌کارهای ماژولار هستند، با این حال، هنوز تعریف دقیقی برای ماژولاریتی ارائه نشده و این مفهوم در قالب کلیدواژه‌هایی همچون منطقه سبز (PoD)، کانتینر(Container)، خوشه (Cluster)، ناحیه (Zone)، ردیف (row)، اتاق (room) و باس (busses) استفاده می‌شود. اصطلاح مرکز داده ماژولار به شیوه به‌کارگیری انواع مختلفی از طراحی‌ها اشاره دارد. ماژولاریتی می‌تواند به سطوح مختلفی تقسیم شود و به همین دلیل ممکن است یک مرکز داده،
    ماژولارتر از دیگری باشد. به‌طور مثال، هر زیرسامانه می‌تواند دارای 3 تا 47 ماژول باشد. با توجه به این‌که ماژولاریتی هزینه‌بر است، ماژولار کردن هر وسیله‌ای توجیه اقتصادی ندارد. موسسه Tier 1 Research در جدیدترین تحلیل خود مزایای متعدد ماژولاریتی مرکز داده را شرح داده و معتقد است سازمان‌ها تنها زمانی بهترین سود از ماژولاریتی را تجربه می‌کنند که به سراغ ماژول‌های صنعتی و استاندارد بروند. در این صورت هزینه‌ها کم می‌شود، بهره‌وری افزایش پیدا می‌کند و خدمت‌رسانی بهتر می‌شود. 

    ماژولاریتی قرار است چه مشکلاتی را برطرف کند؟

    ماژولاریتی به سرپرستان و طراحان مراکز داده کمک می‌کند مشکلات را به شکل هم‌زمان حل کنند. دقت کنید ماژولار‌سازی محدود به مراکز داده بزرگ نیست و مراکز داده متوسط و کوچک می‌توانند از مزایای ماژولاریتی بهره‌مند شوند. جدول زیر فهرستی از مهم‌ترین مشکلات مراکز داده را نشان می‌دهد که طراحی ماژولار به بهترین شکل آن‌ها را حل می‌کند. 

    مشکلراهکار برطرف کردن مشکل
    بلااستفاده بودن منابعی که برای آن‌ها هزینه شده  معماری ماژولار امکان می‌دهد هر زمان نیاز بود برای زیرساخت هزینه شود. رویکرد فوق صرفه‌جویی در هزینه‌ها را به همراه دارد. 
    زمان‌بر بودن چرخه طراحی و استقرار مرکز داده ماژولار سامانه‌های از پیش ساخته و مهندسی شده‌ای را استفاده می‌کند که زمان طراحی و نصب را کم می‌کنند. 
    مشکلات کیفیتی به‌کارگیری طراحی سامانه‌های از پیش مهندسی شده نواقص را کاهش می‌دهد.
    طراحی مبتنی بر محاسبه نادرست ظرفیت طراحی ماژولار به مهندسان شبکه اجازه می‌دهد در مورد مباحثی همچون توان مصرفی در زمان طراحی و اجرا تصمیم‌گیری کنند.  
    پیچیدگی برنامه‌نویسی و پیکربندی سامانه‌های مدیریتی  طراحی ماژولار اجازه می‌دهد از تجهیزات استاندارد مدیریتی که آماده به کار هستند استفاده کرد و وابستگی به برنامه‌نویسی اختصاصی را کم کرد. 
    فراهم آوردن آستانه تحمل خطا طراحی ماژولار در ارتباط با آستانه تحمل خطا، تعمیر و نگه‌داری‌های زمان‌‌بر، افزونگی N+1 را پیشنهاد می‌کند. 
    ساده‌سازی آموزش کارمندان این امکان وجود دارد تا فرآیند آموزش را استاندارد و ساده کرد، به دلیل این‌که مراکز داده ماژولار جزییات فنی خیلی پیچیده ندارند که به آموزش خاصی نیاز باشد. 
    بهره‌وری انرژی ظرفیت بیش از نیاز یکی از مشکلات بزرگ مراکز داده است. طراحی ماژولار و گسترش‌پذیر با ارائه برآورد دقیقی مانع بروز این مشکل می‌شود. 

    مولفه‌های تشکیل‌دهنده معماری ماژولار

    برای تشریح دقیق ماژولاریتی در مرکز داده ابتدا باید با مولفه‌های زیربنایی این معماری آشنا شویم. معماری ماژولاریتی بر مبنای سه مولفه زیر پیاده‌سازی می‌شود:

    •  ماژولاریتی دستگاه (Device modularity): تشریح می‌کند که دستگاه‌ها از مولفه‌های ماژولار ساخته شده‌اند.
    •  ماژولاریتی زیرسامانه‌ها (Subsystem Modularity): تشریح می‌کند هر واحد عملیاتی از چند دستگاه یا ماژول یکسان ساخته شده است.
    •  پیوند ماژول‌ها (Module Linkage): ارتباط میان مولفه‌های ماژولار در زیرسامانه‌های مختلف، چگونگی دستیابی به افزونگی، ظرفیت، چگالی و توسعه آن‌ها بر مبنای زمان تعیین شده را توصیف می‌کند.

    ماژولاریتی دستگاه 

    تمایز میان ماژولاریتی معماری مرکز داده با ماژولاریتی دستگاه‌هایی که مرکزداده از آن‌ها استفاده می‌کند اهمیت زیادی دارد. تمایل به ماژولارسازی تمامی تجهیزات مرکز داده همچون سرورها، دستگاه‌های ذخیره‌ساز، تجهیزات شبکه و سامانه‌های برق اضطراری از مدت‌ها پیش مورد توجه سازمان‌ها قرار گرفته، اما سامانه‌های تهویه مطبوع اتاق سرور (CRAH) و سامانه‌های توزیع برق چند وقتی است در کانون توجه قرار گرفته‌اند. ماژولار کردن این دستگاه‌ها مزایای روشنی به همراه دارد که قابلیت تعمیر و نگه‌داری، قابلیت پیکربندی مجدد، امکان تغییر ظرفیت، کاهش زمان انتظار برای خرید تجهیزات جدید از جمله این موارد است. وجود چنین دستگاه‌هایی در معماری ماژولار مرکز داده اهمیت زیادی دارد. با این حال، دقت کنید به‌کارگیری دستگاه‌های ماژولار به معنای ماژولار بودن معماری مرکز داده نیست. شکل 1 دو نمونه از ماژولاریتی دستگاه‌های توزیع برق و یو‌پی‌اس را نشان می‌دهد. 

    معماری ماژولار مرکز داده 

    ماژولاریتی زیرسامانه 

    واحدهای عملکردی زیرسامانه‌های درون مرکز داده مثل یو‌پی‌اس، دستگاه تهویه مطبوع و چیلرها (دستگاه‌های خنک‌کننده آبی) را می‌توان به یکی از دو روش یک دستگاه منفرد و یک‌تکه یا چند دستگاه که بار کاری را میان یکدیگر تقسیم می‌کنند پیاده‌سازی کرد. به‌طور مثال، نیازمندی 1 مگاواتی یو‌پی‌اس را می‌توان با هر یک از ملزومات زیر برطرف کرد:

    •  1 دستگاه یو‌پی‌اس 1 مگاواتی
    •  4 دستگاه یو‌پی‌اس 250 کیلوواتی
    •  10 دستگاه یو‌پی‌اس 100 کیلوواتی
    •  10 هزار دستگاه یو‌پی‌اس 1 کیلوواتی

    یک دستگاه یو‌پی‌اس ممکن است از ماژولاریتی پشتیبانی کند یا این‌گونه نباشد، زیرا زیرسامانه یو‌پی‌اس را زمانی ماژولار توصیف می‌کنیم که از چند واحد ساخته شده باشد، اما زیرسامانه‌های مراکز داده بزرگ همچون PDU و CRAH که متشکل از چند واحد کوچک‌تر هستند ماژولار هستند. آستانه تحمل خطا (Fault Tolerance) که حول محور تعمیر و نگه‌داری همزمان و جابه‌جایی (لجستیک) قرار دارد سه عامل اصلی ماژولاریتی زیرسامانه‌ها هستند. آستانه تحمل خطا به این معنا است که هر زمان یکی از ماژول‌ها خراب شد، زیرسامانه بتواند بدون مشکل به کار خود ادامه دهد. تعمیر و نگه‌داری همزمان زمانی تحقق می‌یابد که یک ماژول را بدون خاموش کردن سامانه بازبینی و نگه‌داری کرد. بهره‌مندی از دستگاه‌هایی با ویژگی حمل‌ونقل آسان در زیرساخت مزیت بزرگی دارد. اگر ماژول به اندازه کافی کوچک باشد، امکان جابه‌جایی و انتقال آن به اتاق‌های دیگر وجود دارد. یک چنین ویژگی باعث می‌شود زیرسامانه‌های بزرگ و واحد مرکز داده را فراموش کنید و به سراغ زیرسامانه‌هایی بروید که از چند ماژول ساخته شده‌اند که نصب و پیاده‌سازی آن‌ها در فضای داخلی به سادگی امکان‌پذیر است. ماژولاریتی زیرسامانه‌ها در مراکز داده برای انواع مختلفی از تجهیزات متداول است، اما تمامی دستگاه‌های مورد استفاده در مراکز داده هنوز به مرحله‌ای از ماژولاریتی نرسیده‌اند که با نصب سوکتی قابل استفاده باشند. به‌طور مثال، برای بهره‌مندی از دستگاه‌های CRAH 60 کیلوواتی به برنامه‌ریزی، مهندسی، لوله‌کشی، برنامه‌نویسی کنترلی و آزمون پیاده‌سازی و تست نهایی نیاز است. ماژولاریتی زیرسامانه به اندازه ماژولاریتی دستگاه در طراحی مرکزداده مهم است. با این حال، در دسترس بودن آن به معنای ماژولار بودن معماری نیست، زیرا در معماری ماژولار طراحی باید نحوه تعامل زیرسامانه‌ها با یکدیگر را مشخص کند. 

    پیوند ماژول‌ها

    برای استقرار هر واحد IT ترکیبی از فضای فیزیکی، برق، سرمایش، اتصالات، تجهیزات اطفای حریق و نورپردازی نیاز است. به همین دلیل پیوند ماژولاریتی میان زیرسامانه‌های مختلف مرکز داده در معماری ماژولار اهمیت زیادی دارد. در معماری فوق می‌توان هر مجموعه کامل از زیرسامانه‌های یکپارچه را به عنوان یک واحد استاندارد در مرکز داده ماژولار پیاده‌سازی کرد. یک چنین پیاده‌سازی مصداق عینی معماری ماژولار مرکز داده است، البته به شرطی که زیرسامانه‌های مرکز داده برای ماژولار شدن با یکدیگر در ارتباط باشند. یک معماری ماژولار مرکز داده را می‌توان به عنوان یک موجودیت مستقل و کوچک به تدریج به زیرساخت‌های ارتباطی یک سازمان اضافه کرد. در ظاهر دستیابی به چنین معماری ساده به نظر می‌رسد، اما به دلایل زیر تحقق آن به سادگی امکان‌پذیر نیست:

    •  مدیریت هر ماژول ظرفیتی (Capacity) مرکز داده به عنوان یک مولفه جداگانه مرکز داده امکان‌پذیر نیست.
    •  به‌کارگیری برخی از زیرسامانه‌ها تنها زمانی مقرون به صرفه هستند که بزرگ‌تر از ابعاد ماژول از پیش ساخته شده باشند. 
    •  پیاده‌سازی افزونگی در مجموعه ماژول‌ها ارزان‌تر و موثرتر از پیاده‌سازی افزونگی در هر یک از ماژول‌ها است. 
    •  اگر ظرفیت برای هر یک از ماژول‌های مرکز داده همچون برق و سرمایش جداسازی شود، این احتمال وجود دارد که بخشی از ظرفیت تجهیزات بلااستفاده بماند. 
    •  اندازه ماژول‌ها باید به اندازه‌ای کوچک در نظر گرفته شود که بیشترین انعطاف‌پذیری در دسترس باشد. با این حال، اگر ماژول برخی از دستگاه‌ها همچون تجهیزات خنک‌سازی و تولید برق کوچک شود، کارایی تجهیزات به شدت کم می‌شود. 

    درست است که برقراری ارتباط میان تمام زیرسامانه‌ها و تبدیل آن‌ها به ماژول‌های مستقل، کارآمد و کامل فراهم نیست، اما در ارتباط با معماری ماژولار مرکز داده باید از راهکاری استفاده کرد تا مجموعه زیرسامانه‌ها هماهنگ با یکدیگر و به روش منطقی پیاده‌سازی شوند. ارتباط میان ماژول‌ها در معماری مرکز داده چگونگی تعامل زیرسامانه‌ها در پیاده‌سازی مختلف را شرح می‌دهد. اجازه دهید برای توصیف ارتباط میان ماژول‌ها به نحوه استقرار تجهیزات رک‌ها و دوشاخه‌های برق اشاره کنیم. در این نمونه مفهومی به سراغ یک استقرار یک‌به‌یک می‌رویم. در ابتدا باید به نحوه استقرار PDU‌ها و رک‌ها دقت کنیم. برای استقرار آن‌ها باید خط‌مشی تعریف کرد که هر PDU به 20 رک مرتبط شود. 
    خط‌مشی‌ فوق را می‌توان بسط داد و پیوندهایی همچون هر ژنراتور برای 500 رک، هر دستگاه CRAH برای 40 رک و هر سامانه تجمیع داده‌ها برای 200 رک را تعریف کرد. خط‌مشی‌ حاکم بر ارتباط میان مولفه‌ها را پیوند ماژولاریتی زیرسامانه‌های مختلف می‌نامند. این پیوند‌ها ممکن است خط‌مشی‌های اجرایی ساده باشند یا ممکن است کانتینرها و کیت‌های از پیش ساخته و مهندسی شده باشند. 

    تعریف ماژولار بودن معماری مرکز داده

    معماری ماژولار کارآمد مرکز داده ویژگی‌های زیر را دارد:

    •  مجموعه‌ای از ماژول‌ها تعریف می‌شود که مرکز داده بر مبنای آن‌ها طراحی می‌شود. 
    •  ماژول‌ها در قالب زیرسامانه‌هایی تعریف می‌شود که با یکدیگر مرتبط هستند. این رویکرد با هدف به حداقل رساندن پیچیدگی انجام می‌شود. 
    •  برای هماهنگ شدن با استراتژی رشد و توسعه مرکز داده از خط‌مشی‌ها، ابزارها و دستگاه‌هایی استفاده می‌شود که پیاده‌سازی تدریجی ماژول‌ها را شرح می‌دهند. 
    •  سامانه باید به گونه‌ای مهندسی شود که برنامه‌ریزی، نصب، پیکربندی و وابستگی به برنامه‌نویسی برای اجرای ماژول‌ها به حداقل ممکن برسد. 
    •  ویژگی‌های سامانه استقرار یافته همچون ظرفیت، عملکرد، چگالی و وزن باید بدون تحلیل اضافی و به شکل از پیش تعریف شده مشخص شده باشند. 
    •  سطح جزییات و ابعاد ماژول‌ها باید به درستی مشخص شود. این‌کار با محاسبه ساده هزینه‌ها و تخمین‌ها انجام می‌شود. 
    •  به ویژگی دسترس‌پذیری، افزونگی و توان مصرفی به شکل درستی در این معماری توجه شده باشد. 
    •  معماری ماژولار محدود نیست، زیرا امکان به‌کارگیری محصولات زیرساختی جدید و دستگاه‌های تولید شده توسط تولیدکنندگان مختلف به شکل هماهنگ وجود دارد. 

    دقت کنید معماری ماژولار مرکز داده محدود به فهرستی از تجهیزات نیست، بلکه خود سامانه به مهندسی و آزمایش‌های مختلف نیاز دارد. 

    یک معماری ماژولار یا چند معماری ماژولار

    در حالت ایده‌آل یک معماری کامل ماژولار به تمامی الزامات مرکز داده پاسخ می‌دهد، اما هر سازمانی نیازهای خاص خود را دارد که وجود معما‌ری‌های گوناگون را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. سازمان‌ها در نحوه استقرار و استفاده از مراکز داده در موضوعاتی همچون ابعاد مرکز داده، برنامه توسعه رشد پایدار، دسترس‌پذیری و اولویت‌ها و محدودیت‌های خاص هر زیرساخت با یکدیگر متفاوت هستند. معماری ماژولار به این تفاوت‌ها دقت خاصی دارد. به همین دلیل، پیش از پیاده‌سازی هر معماری ماژولار لازم است فاکتورهای فوق به دقت ارزیابی شوند. 

    تاثیر ابعاد مرکز داده بر معماری ماژولار

    یکی از فاکتورهای مهمی که بر روش ماژولارسازی تجهیزات تاثیرگذار است، ظرفیت مرکز داده است. زیرساخت فیزیکی برای یک اتاق سرور کوچک مستقر در شعبه اداری، مرکز داده کوچک و مرکز داده بسیار بزرگ یکسان نیست. به‌طور مثال، یک مرکز داده بسیار بزرگ به 6 اتاق، مرکز داده کوچک و شعبه اداری به 1 اتاق نیاز دارند.

    تاثیر تغییرات برنامه رشد پایدار و گسترش مبتنی بر معماری ماژولار

    برخی از مرکز داده بارکاری ثابت و مشخصی دارند و انتظار می‌رود این بارکاری در طول حیات زیرساخت ثابت باقی بماند. برخی دیگر از مراکز داده برنامه رشد پایداری دارند که آهنگ رشد ممکن است آهسته و تدریجی باشد یا ممکن است پیش‌بینی دقیقی در ارتباط با مقدار مصرف نهایی وجود نداشته باشد. برخی از کارشناسان مرکز داده معتقد هستند اگر برای مرکز داده‌ای که بار ثابت و از پیش تعریف شده‌ای دارد، زیرساخت از پیش ساخته شده‌ فراتر از ظرفیت ممکن باشد هدر رفت سرمایه را به همراه دارد، در حالی که برخی دیگر پیشنهاد می‌کنند مرکز داده‌ای فراتر از ظرفیت آماده شود، البته در این حالت مزیت گسترش‌پذیری ناشی از معماری ماژولار مفهوم خاصی ندارد، زیرا مرکزداده قرار نیست شاهد تغییر خاصی باشد. در ارتباط با مراکز داده‌ای که آهنگ رشد آهسته و نامطمئنی دارند، ممکن است توسعه‌پذیری یک فاکتور مهم در طراحی شناخته شود، با این‌حال، ممکن است ضررهای مالی هنگفتی را متوجه کسب‌وکار کند، زیرا تجهیزاتی خریداری می‌شوند که هیچ‌گاه از حداکثر ظرفیت آن‌ها استفاده نمی‌شود. در این حالت هزینه نگه‌داری از تجهیزات و انرژی زیادی که مصرف می‌کنند بار مالی سنگینی به سازمان وارد می‌کند. 
    ویژگی هماهنگ بودن توسعه زیرساخت با میزان مصرف IT نقش مهمی در هزینه تمام شده مرکز داده و نرخ بازگشت سرمایه دارد. معماری ماژولار هزینه کردن برای زیرساخت‌هایی فراتر از ظرفیت ممکن را به حداقل می‌رساند و ماژولارسازی زیرسامانه‌ها را حداکثری می‌کند. در مجموع باید بگوییم در ارتباط با مراکز داده‌ای که بار مصرفی ثابت و پیش‌بینی شده‌ای دارند اگر از معماری ماژولار مبتنی بر دستگاه‌های مرکزی و ماژول‌هایی با ابعاد بزرگ و از پیش‌ساخته شده استفاده شود، مزایای ماژولاریتی حداکثری می‌شوند. مراکزداده‌ای که رویکرد نامشخص و برنامه رشد درازمدتی با آهنگ آهسته دارند، اگر به سراغ زیرساخت غیرمتمرکز و ماژول‌هایی با ابعاد کوچک‌تر بروند از مزایای این معماری به بهترین شکل استفاده می‌کنند. 

    ویژگی دسترس‌پذیری در معماری ماژولار

    بیشتر طراحی‌های مرکز داده برای دستیابی به آستانه تحمل خطای بیشتر و تعمیر و نگه‌داری زیرساخت‌ها بدون خاموش کردن سامانه‌ها به سراغ سطوح مختلفی از افزونگی می‌روند. افزونگی به معنای به‌کارگیری زیرسامانه‌ای از مولفه‌های مختلف است که برای برخی از مولفه‌ها افزونگی (به‌کارگیری بیش از یک مولفه یکسان که به شکل اصلی و ثانویه استفاده می‌شوند) در نظر گرفته می‌شود. به همین دلیل برای هر مرکز داده‌ای که افزونگی دارد، باید حداقل یک برنامه مقدماتی برای رسیدن به رویکرد ماژولاریتی تعیین شود. پیاده‌سازی افزونگی در مرکز داده رویکرد ثابتی ندارد. در حالت کلی برای سطوح مختلف افزونگی از اصطلاحاتی همچون N+1، 2N یا سامانه مضاعف استفاده می‌شود که نمی‌توان توصیف دقیقی برای آن‌ها ارائه کرد، زیرا برای پیاده‌سازی هر یک از موارد یاد شده راهکارهای مختلفی وجود دارد. به‌طور مثال، در سامانه یو‌پی‌اس با حالت N+1 می‌توان افزونگی را در یو‌پی‌اس، با دستگاه‌های یو‌پی‌اس موازی، پیاده‌سازی معماری سه افزونه حلقه‌ای Tri-Redundant یا طراحی گیرنده (catcher) همراه با سوئیچ‌های انتقال ایستا به دست آورد. یک چنین تنوعی در روش‌های پیاده‌سازی افزونگی باعث شکل‌گیری معماری‌های مختلفی در ارتباط با روش‌های ماژولاریتی شده است. معماری ماژولار کارآمد سعی می‌کند اندازه ماژول‌ها را بر مبنای اهداف افزونگی بهینه‌سازی کند. کوچک‌سازی ماژول‌ها در معماری N+1 اجازه می‌دهد ماژول‌ها +1 کوچک‌تر شوند تا هزینه‌ها کم و بهره‌وری افزایش یابد. با این حال، ماژول‌های خیلی کوچک به معنای تعداد بیشتر هستند که پیچیدگی طراحی را زیاد می‌کند. استراتژی مرزبندی خرابی‌ها (Fault Partitioning) نقش مهمی در دسترس‌پذیری و پایداری معماری داشته و به خوبی به این مشکل پاسخ می‌دهد. راهکار فوق به جداسازی  دستگاه‌های زیرسامانه از یکدیگر و به شکل موازی اشاره دارد. 

    تاثیر اولویت‌بندی و محدودسازی در معماری ماژولار

    در حالت ایده‌آل بهتر است ابتدا معماری جامع مرکز داده انتخاب شود، فضای مربوطه مشخص شود و در انتها واحدهای ماژولار با معماری انتخابی پیاده‌سازی و مستقر شوند. رویکرد فوق یک حالت ایده‌آل است، اما تحقق آن به دلیل محدودیت‌ها به سختی امکان‌پذیر است که از آن جمله می‌توان به ابعاد فیزیکی محیط، دستگاه خنک‌ساز مرکزی یا سامانه تهویه، تاسیسات الکتریکی موجود، ارتفاع اتاق‌ها و عدم وجود برخی تجهیزات برق‌رسانی و سرمایشی اشاره کرد. برای پیاده‌سازی معماری ماژولار در یک ساختمان به ابزارهایی برای غلبه بر این محدودیت‌ها نیاز است. در کنار موارد یاد شده، یک سازمان ممکن است خود اولویت‌هایی داشته باشد که روی طراحی تاثیرگذار هستند. به‌طور مثال، سازمان ممکن است برخی از تجهیزات فناوری‌اطلاعات را جدا کند یا به دنبال کابل‌کشی شبکه و کابل‌کشی برق به شکلی باشد که روی چرخش هوا تاثیرگذار نباشد. در ادامه سایر اولویت‌های سازمان بر روند طراحی مرکز داده تاثیرگذار خواهند بود و به همین دلیل هیچ‌گاه نمی‌توان منطبق با استاندارد گام برداشت. معماری ماژولار مرکز داده ویژگی انعطاف‌پذیری دارد تا بتواند با محدودیت‌ها و اولویت‌های تاسیسات سازگاری داشته باشد. 
    در حالت ایده‌آل اگر بتوانیم به جای منطبق کردن معماری انتخابی با مشخصات از پیش تعیین شده، مشخصات، اولویت‌ها و محدودیت‌ها را با معماری سازگار کنیم نتیجه بهتری حاصل می‌شود. 

    کلام آخر
    معماری ماژولار مرکز داده به یکی از الزامات روز دنیای شبکه تبدیل شده است. ما در این مقاله تنها گوشه‌ای از مزایای معماری ماژولار را بر شمردیم و سعی کردیم. معماری ماژولار مرکز داده، چگونگی تعیین مشخصات معماری ماژولار و مولفه‌های بنیادین این معماری را بررسی کنیم. بدون تردید حرکت به سمت مراکز داده ماژولار هزینه تمام شده را کاهش داده و عملکرد را بهبود می‌بخشد. یک چنین پیشرفتی در ارتباط با صنایع تولیدی همچون خودروسازی دستاوردهای مهمی به همراه دارد.

    منبع: ماهنامه شبکه 

    0 مهم‌ترین تازه‌های مراکز داده در سال ۲٠۱۹ که روی زیرساخت و عملیات تاثیرگذار هستند

    مهم ترین تازه های مراکز داده

    مراکز داده امروزی شباهت چندانی با مین‌فریم‌های نسل‌های پیشین ندارند و از تجهیزات و امکانات پیشرفته محاسباتی، سرمایشی، و سرویس‌دهنده‌های با چگالی بالا ساخته می‌شوند. افزون بر این، مراکزداده مدرن امروزی طیف وسیعی از خدمات را در حوزه‌های مختلفی ارایه می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که گاهی اوقات کوچک‌ترین کسب‌وکارها یا استارتاپ‌ها هم می‌توانند یک مشتری این مرکزداده باشند.

    این مراکز داده سرویس‌هایی عرضه می‌کنند که در دهه‌های گذشته غیرقابل تصور بود و مبتنی بر فناوری‌ها و نوآوری‌هایی برای ارائه راه‌حل‌های بهتر و غالبا سفارشی‌شده شبکه‌ای و محاسباتی هستند. در نتیجه، مراکزداده امروزی همیشه در کنار کسب‌وکارها هستند تا خدمات مناسب و مورد نیازشان را دریافت کرده و رو به جلو حرکت کنند. در این فضا، همگام‌سازی و سازگاری مراکزداده با جدیدترین فناوری‌های این صنعت ضروری است. چون فقط یک مرکزداده مدرن و به‌روز می‌تواند کسب‌وکارها و سازمان‌ها را به سوی خود جلب کند. در این مطلب، نگاهی به مهم‌ترین رویکردها و تازه‌های صنعت مراکز داده در سال ۲0۱۹ خواهیم انداخت؛ البته تازه‌هایی که بیشتر زیرساخت‌ها و عملیات مراکزداده را تحت تاثیر قرار می‌دهند.    

    زیرساخت‌های نرم‌افزارمحور
    شاید هیجان‌انگیزترین تغییر و رویکرد جدید در یک دهه اخیر مراکز داده، حرکت به سوی زیرساخت‌های نرم‌افزارمحور (software-defined infrastrutures) باشد. یک زیرساخت مرکز داده به جای اینکه در نگاه سنتی فقط یک مخزن برای نگهداری اطلاعات باشد؛ یک محیط مجازی متشکل از محاسبات و ذخیره‌سازی برای ارائه سرویس‌های مختلف به شکل نرم‌افزار خواهد بود. این رویکرد به کاربران اجازه می‌دهد اطلاعات و سرویس‌های خود را روی یک سرور فیزیکی نصب و مدیریت کنند بدون اینکه تداخلی احساس کنند چون هریک دارای یک سرور کامل مجازی‌سازی‌شده است. این سرورهای مجازی‌سازی‌شده از دیگر سرورها مجزا بوده و در امنیت، ساختار و نرم‌افزار بسیار منعطف هستند. هر مشتری می‌تواند یک SDI اختصاصی خریداری و براساس نیاز خود مقیاس‌بندی، پیکربندی و مورد استفاده قرار دهد.     
    مجازی‌سازی سرورها تاثیر شگفت‌انگیزی روی بهره‌وری مراکزداده داشته است. زیرساخت‌های نرم‌افزارمحور اجازه می‌دهند امکاناتی برای ارائه سرویس‌هایی ارزان قیمت به همراه سیستم سرمایشی و تامین انرژی به مشتری عرضه شود. هنگامی که چندین مشتری از یک سرور فیزیکی استفاده می‌کند؛ هزینه‌های عملیاتی سرمایشی، تامین انرژی و نگهداری آن سرشکن شده و برای هر یک از مشتریان قابل درک و ارزش‌آفرین است.    
        
    کولوکیشن
    از آن‌جایی که هزینه‌های ساخت مراکزداده شخصی بسیار زیاد بوده و هر ساله هم افزایش پیدا می‌کند و از طرفی مراکز داده شخص ثالث باید همه‌کاره هم باشند؛ شرکت‌های بیشتری راهکارهای کولوکیشن (Collocation) را ایده‌ای برای زیرساخت آی‌تی خودشان در نظر می‌گیرند. شاید به نظر برسد اجاره فضا در یک مرکزداده بتواند مشکلات را حل کند ولی نیازهای امروزی کسب‌وکارها فراتر از ذخیره‌سازی ساده اطلاعات همانند دهه‌های گذشته است و مراکز داده مدرن امروزی خدمات متفاوتی ارائه می‌کنند که اتفاقا برای کسب‌وکارها سودمند و ضروری هستند. کولوکیشن فقط اجاره فضا در زیرساخت یک مرکزداده نیست؛ بلکه استفاده از قدرت محاسباتی، سرمایش و انرژی در مراکزداده برای کاهش هزینه‌های زیرساخت جاری است. کولوکیشن انواع خدمات و اتصال‌های مورد نیاز سازمان‌ها را به طور انعطاف‌پذیری فراهم می‌کند تا تقریبا بتوانند هر سرویس دیجیتالی را به مشتریان عرضه کنند. در بیشتر موارد، مراکز داده کولوکیشن ابزارهایی برای مدیریت و نظارت بر زیرساخت‌های خود به مشتریان می‌دهند. این ابزارها بسیار فراتر از چیزی هستند که خود مشتریان می‌توانند در مراکز داده اختصاصی خود داشته باشند. خدمات پشتیبانی ۷ در ۲۴، مدیریت منابع از راه دور و انواع نرم‌افزارهای رهگیری و گزارش‌گیری در کولوکیشن به کمک کسب‌وکارهای کوچک می‌آید تا رشد کرده و قدرتمندتر ظاهر شوند.

    ابر ترکیبی و معماری چند ابری
    محاسبات ابری یکی از مهم‌ترین رویکردهای جدید مراکز داده مدرن بوده که روی مشاغل تاثیری عمیق داشته است. هنگامی که برای اولین بار سرویس‌های محاسبات ابری در مراکزداده عرضه شدند؛ بسیاری از کسب‌وکارها تمام زیرساخت آی‌تی خود را دگرگون کرده و به بازطراحی و بازمعماری مشغول شدند تا کل شبکه خود را روی سرویس‌های ابری بنا کنند. مراکزداده ابری توانستند نگرانی‌های امنیتی شرکت‌های تجاری را رفع کنند؛ هزینه‌های سربار و عملیاتی آن‌ها را کاهش دهند تا فقط روی خدمات و محصولات خود متمرکز باشند. اما برخی از شرکت‌ها از فضاهای ابری عمومی راضی نبودند و حتی این محیط‌ها را ترک کردند و سراغ کولوکیشن یا ابر خصوصی رفتند. بنابراین، مراکزداده راهکارهای ابر ترکیبی (Hybrid Cloud) و معماری چند ابری (Multi-Cloud) را توسعه دادند تا شرکت‌ها همچنان مزایای امنیت و کنترل یک شبکه خصوصی را داشته باشند ولی از قدرت سرویس‌های ابری عمومی نیز برخوردار باشند. معماری ابر ترکیبی، اطلاعات حساس و با ارزش را در یک شبکه خصوصی ذخیره می‌کند ولی در عین حال اتصال به یک سرویس ابری عمومی برقرار است. این راهکار بهترین وضعیت برای شرکت‌ها است تا دوباره با اطمینان خاطر به سراغ سرویس‌های ابری بیایند و راهکارهای مختلفی برای دسترسی به خدمات مبتنی بر اطلاعات خصوصی کاربران داشته باشند.

    محاسبات در لبه
    اگر محاسبات ابری دهه گذشته، صنعت مراکزداده را دستخوش تحول کرده است؛ محاسبات در لبه (Edge Computing) دهه آینده را دگرگون می‌کند. معماری محاسبات در لبه سعی می‌کند شبکه‌های ابری مبتنی بر محاسبات را در لبه شبکه توسعه دهد؛ همان‌جایی که اطلاعات جمع‌آوری می‌شوند. در محاسبات ابری سنتی، اطلاعات پس از جمع‌آوری باید به مرکز داده اصلی منتقل شوند تا ذخیره‌سازی و پردازش گردند. این رویکرد باعث افزایش تاخیر، کاهش سرعت سرویس‌های مبتنی بر محتوای بی‌درنگ، دستگاه‌های پزشکی، اسکنرهای صنعتی و سایر دستگاه‌های نیازمند پردازش آنی می‌شود. محاسبات در لبه می‌تواند ذخیره‌سازی محلی و پردازش اطلاعات را در همان محل جمع‌آوری اطلاعات انجام دهد تا سرعت پاسخ‌گویی تا حدود زیادی افزایش پیدا کند. هرچه دستگاه‌های اینترنت اشیا بیشتر شوند؛ اطلاعات بیشتری جمع‌آوری شده و نیاز به پردازش این اطلاعات در محل و لبه شبکه افزایش می‌یابد. در معماری محاسبات در لبه، پردازش‌های محلی در همان مکان انجام می‌شود ولی اطلاعات برای نگه‌داری طولانی‌مدت به سرور و مرکزداده اصلی راه دور منتقل می‌شوند. در سال‌های اخیر، توجه زیادی به تجهیزات و زیرساخت‌های محاسبات در لبه شده و کسب‌وکارها بسیار مشتاق به توسعه چنین فناوری‌هایی در محل استقرارشان هستند.    

    مراکز داده در مقیاس بزرگ
    هرچه سازمان‌های بیشتری به سوی محاسبات ابری مهاجرت می‌کنند؛ درخواست برای توسعه زیرساخت‌های مراکز داده بیشتر شده و بحث مراکز داده در مقیاس بزرگ (Hyperscale Data Centers) مطرح می‌شود. در واقع، بسیاری از مراکز داده سنتی و استاندارد کنونی باید به مراکز داده در مقیاس بزرگ تبدیل شوند. این مراکز داده شامل هزاران سرور هستند و توسط بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری در دنیا مانند گوگل، مایکروسافت، اپل، فیسبوک و آمازون تاسیس و اداره می‌شوند. چون این مراکزداده نوعی از محاسبات ابری را ارائه می‌دهند که به چنین زیرساختی نیاز دارد. در یک مثال، در مرکز داده Quincy مایکروسافت بیش از ۲۴ هزار مایل کابل شبکه استفاده شده است که معادل شش رودخانه آمازون است.  با توجه به افزایش حجم اطلاعات کاربران اینترنت در سال‌های اخیر و توسعه شبکه‌های اجتماعی با چند صد میلیون کاربر، نیاز به مراکز داده در مقیاس بزرگ بیشتر شده و باید سرمایه‌گذاری عظیمی در این زمینه صورت گیرد. در سال 2018، بیش از 430 مرکز داده در مقیاس بزرگ شناسایی شده یا در حال تکمیل بودند ولی در سال 2019 نزدیک به ۱۳۲ مرکز داده دیگر اضافه خواهد شد.    

    زیرساخت‌های سرمایشی خلاقانه
    سال‌ها است که مراکز داده متکی به سیستم‌های سرمایشی تهویه مطبوع هستند. سیستم سرمایشی مصرف‌کننده‌ی عمده انرژی در مراکزداده است (تا 40 درصد) و جای تعجب نیست که در سال‌های اخیر، انواع تلاش‌ها برای یافتن روش‌هایی کارآمدتر در سرمایش مراکزداده صورت گرفته است. مراکز داده امروزی نیاز به سرورها و پردازنده‌های قدرتمندتر دارند که گرمای بیشتری هم تولید می‌کنند ولی از سوی دیگر امکان افزایش سیستم سرمایشی نیست. هزینه‌های مصرف انرژی هم اجازه نمی‌دهد تا سیستم‌های سرمایشی قوی‌تری استفاده شود. خوش‌بختانه، شرکت‌های بزرگ فناوری به روش‌های تازه‌ای دست پیدا کردند تا سیستم‌های سرمایشی هوشمندتری بسازند. آن‌ها با استفاده از نرم‌افزارهای هوش مصنوعی سعی می‌کنند وضعیت هوای درون ر‌ک‌ها و راهروهای مرکزداده را به طور دایمی و لحظه‌ای رصد، نظارت و پایش کنند تا همیشه راه‌حل‌های ایده‌آلی ارائه دهند. اخیرا گوگل پس از چندین سال آزمایش‌های موفقیت‌آمیز، سیستم کنترل هوای محیط درون مراکز داده را به برنامه DeepMind AI سپرده است. به کمک این برنامه، فقط در چند ماه نخست، مصرف انرژی به طرز بسیار باورنکردنی کاهش پیدا کرده است. سیستم‌های سرمایشی مایع نیز کم‌کم راهی به مراکز داده بزرگ پیدا می‌کنند چون نسبت به سیستم‌های سرمایشی هوا مقرون‌به‌صرفه‌تر هستند.    

    استعدادهای جوان
    صنعت مرکزداده با یک بحران بزرگ استعداد و خلاقیت روبرو است. به گفته مدیران مراکزداده گوگل، نیروی کار این صنعت عمدتا پیر و از کار افتاده هستند. مطابق یک نظرسنجی در سال 2018، ۵۶ درصد کارمندان مراکزداده بیش از 20 سال تجربه دارند و تنها ۵ درصد از آن‌ها کمتر از ۵ سال تجربه‌اندوزی کردند. زنان کمتر از ۶ درصد نیروی کار مراکزداده را تشکیل می‌دهند. از همین رو، مدیران مراکز داده استخدام نیروهای جوان و با استعداد را در دستور کار خود قرار دادند. مراکزداده مدرن و جدید امروزی نیاز به مهارت‌هایی دارند که دیگر در کارمندان قدیمی یافت نمی‌شود. خدمات‌رسانی به سازمان‌های بزرگ و کسب‌وکارهای کوچک به صورت توام با نیروی کار قدیمی و ارتقاءنیافته میسر نیست. یکی از تغییرات بزرگی که در آستانه‌ آن هستیم؛ ورود خیل عظیمی از نیروهای کار جوان، با استعداد و خلاق در مراکزداده است که احتمالا بتوانند سطح نوآوری را افزایش دهند و پیشرفت‌های چشم‌گیری رقم بخورد.  

    منبع: تیام شبکه

    0 ۱۰ روش کاهش هزینه‌های شبکه‌های کامپیوتری

    ۱۰ روش کاهش هزینه‌های شبکه‌های کامپیوتری

    در شرایط اقتصادی کنونی، مدیران IT برای نگه‌داری و توسعه شبکه‌های کامپیوتری تحت فشار هستند. ارایه هرگونه طرح توسعه، افزایش ظرفیت، ارتقای تجهیزات و یا خرید دستگاه‌های جدید رد شده یا اینکه به تعویق می‌افتد و تامین بار مالی آن بسیار سخت است. در چنین شرایطی مدیران IT ناگزیر هستند رویکردها و روش‌هایی در پیش بگیرند که منجر به کاهش هزینه‌های عملیاتی شبکه‌ها شده و بقای آن‌ها تضمین شود. روش‌های زیادی برای کاهش هزینه‌های سربار شبکه‌ها پیشنهاد می‌شود ولی شاید همه این روش ها برای شبکه کامپیوتری شما کارایی نداشته باشند.

    خودکارسازی

    بهبود شبکه‌های همگرا و انجام تنظیمات و پیکربندی در آن‌ها برای خودکارسازی بیشتر کارها می‌تواند یک راه‌حل کاهش هزینه‌ها باشد. خودکارسازی باعث آزادسازی وقت مدیران و کارمندان IT می‌شود و همراه با نرم‌افزارهای هوشمند می‌توانند دستگاه‌هایی مانند گوشی‌ها و دیگر تجهیزات لبه شبکه را مدیریت کنند.

    خودکارسازی عملیات در بهره‌وری و کیفیت سرویس (QoS) شبکه تاثیرگذار هستند و بسیاری از کارها مانند تخصیص آدرس IP به دستگاه‌های جدید شبکه را بدون نیاز به نیروی انسانی انجام می‌دهند.

    خاموش کردن دستگاه‌های آی‌پی تلفنی، اکسس‌پوینت‌ها، دوربین‌های داخل شرکت و دیگر تجهیزات غیرضروری در شب مثال دیگری از خودکارسازی شبکه است.

    حتی می‌توان برای شبکه تعریف کرد که در روزهای تعطیل، ایام نوروز و زمان‌هایی از سال که هیچ کارمندی در شرکت نیست؛ برای صرفه‌جویی در مصرف انرژی و جلوگیری از استهلاک دستگاه‌ها، به طور خودکار خاموش شوند.

    بسیاری از وظایف در شبکه مانند بررسی وضعیت تجهیزات، عیب‌یابی شبکه، کنترل ترافیک و ایجاد تغییرات در پیکربندی شبکه متناسب با ترافیک و بار کاری قابلیت خودکارسازی دارند.

    یکپارچه‌سازی امنیت

    استفاده از امنیت یکپارچه برای سازمان‌ها، ویژگی‌ها و مزایای زیادی به همراه دارد.

    آن‌ها می‌توانند کنترل بیشتری بر دستگاه‌ها و کاربران داشته باشند و برخلاف راه‌کارهای امنیتی سنتی، در تمام بخش‌های شبکه یک نرم‌افزار امنیتی مدیریت دسترسی‌ها را در دست داشته باشد.

    استفاده از یک امنیت یکپارچه در سراسر شبکه باعث می‌شود مدیران IT راحت‌تر سیاست‌های کلی شبکه را تعریف و در همه بخش‌ها اعمال کنند.

    بسیاری از وظایف مربوط به امنیت شبکه مانند تشخیص خرابی‌ها و آسیب‌پذیری‌ها بدون دخالت نیروی انسانی یا منابع و نرم‌افزارهای مجزا و جزیره‌ای اجرا شده و هماهنگی زیادی میان شبکه‌های کابلی و بی‌سیم ایجاد می‌شود. استفاده از امنیت جزیره‌ای می‌تواند هزینه‌های عملیاتی سربار بیشتری به شبکه کامپیوتری تحمیل کند.

    اهمیت بیشتر به شبکه بی‌سیم

    شبکه‌های بی‌سیم به دلیل انعطاف‌پذیری بالا می‌توانند بهره‌وری بیشتری همراه داشته باشند. این شبکه‌ها می‌توانند موجب کاهش نیروی انسانی، کابل‌کشی‌ها، اکسس‌پوینت‌ها و سوییچ‌ها، افزایش ظرفیت دستگاه‌های متصل به شبکه، مدیریت بهتر ترافیک شبکه در نقاط حساس و در نهایت کاهش هزینه‌های عملیاتی شوند.

    بهتر است سازمان‌های بزرگ برای شعب و دفاتر کوچک و موقت خود از شبکه‌های بی‌سیم استفاده کنند. راه­اندازی سریع و امکان جابه‌جایی آن از یک مکان به مکان دیگری از مزیت­های این روش است.

    به طور معمول، در اتاق‌های جلسه، کنفرانس، مدیریت پروژه، ارایه و میهمان از شبکه‌های بی‌سیم استفاده می‌شود تا کابل‌کشی کمتری در شرکت انجام شود و هزینه‌های سربار کمتری به سیستم تحمیل شود.

    شبکه‌های بی‌سیم نسل جدید مبتنی بر استانداردهای 802.11ac و 802.11ax امکان دسترسی به سرعت‌های چند گیگابیتی بی‌سیم را فراهم کرده، از سوییچ‌های گیگابیتی با درگاه‌های زیاد سود می‌برند و از ده‌ها ابزار و قابلیت نرم‌افزاری برای مدیریت و کنترل ترافیک و دستگاه‌های متصل به وای‌فای استفاده می‌کنند. در کسب‌وکارهای کوچک، شبکه‌های بی‌سیم راه‌کار مقرون‌به‌صرفه‌ای نسبت به شبکه‌های کابلی هستند.

    صرفه‌جویی در مصرف انرژی

    بخش عظیمی از هزینه‌های عملیاتی شبکه متوجه مصرف انرژی است. سوییچ‌ها و روترهای اترنت هسته شبکه، سرورها و تجهیزات ذخیره‌سازی، برنامه‌های سازمانی با پهنای‌باند بالا و ده‌ها دوربین، سنسور و دستگاه متصل به شبکه که باید شبانه­ روزی (7*24) روشن و مشغول به کار باشند؛ هزینه مصرف انرژی زیادی خواهند داشت.

    مدیران IT باید به دنبال راه‌کارها و دستگاه‌های مصرف انرژی سبز باشند. همچنین دستگاه‌هایی که مصرف انرژی کمتری داشته یا انرژی را به طور کارآمد استفاده می‌کنند. بسیاری از روترها و سوییچ‌ها قابلیتی دارند که انرژی درگاه‌های بدون استفاده را قطع می‌کنند یا در صورت فعال نبودن شبکه، به حالت انتظار می‌روند.

    مدیران IT باید این فناوری‌ها و قابلیت‌ها را در شبکه فعال کرده و به طور دائم پیگیر پایش مصرف انرژی برای کاهش آن و در نتیجه صرفه‌جویی مالی باشند.

    گاهی اوقات در سازمان‌ها سه رک و سرور روشن است در حالی‌که می‌تواند با مدیریت بهتر قدرت محاسباتی و تغییراتی در توپولوژی شبکه تنها یک رک و سرور را روشن نگه داشت و بقیه در شب و روزهای تعطیل خاموش شوند.

    حذف لایه‌ها

    مفهوم معماری شبکه­ی دو لایه‌ای، به سازمان‌ها کمک می‌کند زیرساخت‌های شبکه را ساده‌تر پیاده‌سازی کنند و هزینه‌های خود را کاهش دهند.

    معماری شبکه دو لایه‌ای می‌تواند هزینه‌های کلی مالکیت شبکه را چه در بخش سرمایه‌گذاری (CAPEX) و چه در بخش عملیاتی (OPEX) کاهش دهد. با فروپاشی لایه‌های اضافی در شبکه، از محصولات کمتری استفاده می‌شود و هزینه‌های نگهداری و آموزش هم کاهش پیدا خواهند کرد.

    در معماری شبکه دو لایه‌ای، یک لایه هسته شبکه و یک لایه لبه شبکه داریم و دیگر از لایه‌های اضافی معماری‌های سنتی خبری نیست. در معماری جدید، ارتقای نرم‌افزاری یا عیب‌یابی سیستم‌ها هم ساده‌تر و سریع‌تر انجام می‌شود.

    مانیتور دایمی شبکه

    شرکت‌های پیشرفته فناوری مانند گوگل، چندین برابر هسته شبکه، برای مانیتور و بررسی دایمی شبکه هزینه می‌کنند.

    زیرنظر گرفتن شبکه موجب می‌شود خرابی‌ها زودتر از موعد کشف و رفع شوند، دان‌تایم شبکه به صفر برسد و یک برنامه مدون و آینده‌نگرانه برای ارتقای شبکه در دسترس باشد؛ اما مدیران IT که هیچ خبری از وضعیت دستگاه‌ها، ظرفیت و ترافیک شبکه، تعداد دستگاه‌ها و نقاط آسیب‌پذیر شبکه ندارند، غالبا باید هزینه عملیاتی بیشتری متحمل شده و دایما در بحران باشند.

    رویکردهای جدید در مانیتور شبکه، به‌کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، برای کاهش مصرف انرژی و بهبود کارایی دستگاه‌ها است. حتی با راه‌اندازی بهترین شبکه‌ها اگر یک لینک وجود داشته باشد که ترافیک شبکه را هدر داده و کارآیی افت می‌کند، نیاز به شناسایی و تعمیر فوری دارد.

    اصلاح افزونگی‌ها

    شبکه‌های حرفه‌ای از چندین راه‌کار افزونگی سود می‌برند. افزونگی‌ها باعث افزایش تحمل‌پذیری خطای شبکه شده و مانع از قطعی و دان‌تایم شبکه می‌شوند ولی در اوضاع اقتصادی کنونی بهتر است در برخی استراتژی‌ها و راه‌کارهای افزونگی تجدیدنظر شود و از افزونگی‌های با هزینه پایین‌تر یا جایگزین استفاده شود.

    مثلا خرید UPS برای سرورها به جای ژنراتور برق می‌تواند تصمیم‌گیری بزرگی برای کاهش هزینه‌ها باشد. برخی سایت‌های شبکه، یک نسخه پشتیبان در منطقه دیگری دارند تا هیچ‌گاه اطلاعات کاربران از بین نرود ولی باید بررسی شود راه‌کارهای ارزان‌تر و جایگزینی وجود دارد تا سایت پشتیبان جمع‌آوری یا برای افزایش ظرفیت‌های کسب‌وکار مورد استفاده قرار بگیرد.

    گاهی اوقات قطعی شبکه به مدت چند دقیقه در سال، هزینه بسیار کمتری برای یک سازمان داشته است، نسبت به اینکه انواع راه‌کارها و سیستم‌های افزونگی را با هزینه‌های بالا برای جلوگیری از این قطعی به کار گیرند.

    سرمایه‌گذاری روی کارمندان

    شاید مدیر IT کمتر به این موضوع توجه داشته باشد که اهمیت دادن به نیروی انسانی و سرمایه‌گذاری روی کارمندان می‌تواند به طور مستقیم در کاهش هزینه‌ها تاثیرگذار باشد. یک کارمند ناراضی می‌تواند کل دستاوردهای یک سازمان را بر باد بدهد.

    غالبا کسب‌وکارها روی سخت‌افزار شبکه‌های کامپیوتری بیشتر از نیروی انسانی سرمایه‌گذاری می‌کنند ولی این استراتژی اشتباه بوده و می‌تواند پیامدهای ناگواری داشته باشد. نارضایتی مانع رشد و افزایش بهره‌وری می‌شود و سیستم به طور دائم با خطاهای انسانی، هزینه‌های ناشی از خسارات‌، و تغییرات همراه است.

    کارمندان به پول نیاز دارند ولی گاهی اوقات بیشتر از آن نیاز دارند که به مهارت و شغل‌شان اهمیت داده شود، نظرات، پیشنهادات و مشکلات‌شان شنیده شود و زمینه‌های رشد استعدادشان فراهم شود. یک نظرسنجی انجام شده در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد بیش از ۷۸ درصد متخصصان شبکه و مرکزداده بیشتر از پول به باور داشتن کارشان اهمیت می‌دهند.

    تعیین تکلیف پشتیبانی‌ها

    شبکه‌هایی که از فناوری‌ها، تجهیزات و راه‌کارهای متنوعی سود می‌برند و بیشتر دستگاه‌های آن‌ها از یک شرکت و برند نیستند هزینه‌های گارانتی و پشتیبانی سرسام‌آوری می‌پردازند.

    اگرچه قراردادهای پشتیبانی یک سند تضمینی برای آپ‌تایم شبکه هستند و بهره‌وری و کارایی را افزایش می‌دهند و خیال شما در هنگام بروز یک بحران یا خرابی آسوده است، ولی می‌توانند یک کسب‌وکار را نابود کنند. بهتر است از فناوری‌ها و تجهیزات سازگار و همسو یا یکپارچه‌ای در شبکه استفاده کنید تا هزینه‌های پشتیبانی کاهش پیدا کند.

    پرورش نیروی انسانی، آموزش کارمندان و کسب مهارت جدید توسط آن‌ها می‌تواند هزینه‌های پشتیبانی را کاهش دهد. تیم مذاکره و منعقدکننده قراردادهای پشتیبانی باید بسیار قوی باشد و بتواند برای سال‌های بعدی تخفیف‌های بالاتر بگیرد.

    در برخی موارد، تمدید یک قرارداد پشتیبانی به صرفه‌ نیست و مدیران IT با جسارت زیاد باید مانع از تمدید آن شوند یا قراردادهای ارزان‌تری با شرکت‌های ثالث ببندند. برندهای معروف و بزرگ، قراردادهای پشتیبانی گران‌قیمتی می‌بندند ولی گاهی اوقات کسب‌وکارهای کوچک و نوپا همان خدمات را با هزینه کمتری ارایه می‌دهند.

    کاهش هزینه‌های نگهداری اطلاعات

    هر روز حجم اطلاعات افزایش پیدا می‌کند. برخی شرکت‌هایی که هنوز از راه‌کارهای سنتی برای نگهداری اطلاعات استفاده می‌کنند سالانه تجهیزات ذخیره‌سازی اطلاعات جدیدتری خریداری کرده و به زیرساخت شبکه می‌افزایند.

    تجهیزات ذخیره‌سازی جدید یعنی بیشتر شدن هزینه‌های عملیاتی، مصرف انرژی، سرمایش، سرور و پهنای‌باند، نیروی انسانی و در مجموع پرداختن بهای بیشتری برای نگه‌داری یک ترابایت اطلاعات است.

    امروزه، ذخیره‌سازی محلی اطلاعات برای بسیاری از کسب‌وکارها به‌صرفه نیست و منطقی است از سرویس‌های کلاود، اجاره سرور و فضا و مراکز داده کالوکیشن بهره ببرند. شرکت‌ها و سازمان‌هایی که حجم اطلاعات زیادی دارند، باید سیاست‌ها و استراتژی‌های خود را تغییر دهند و با حذف رویکردها و فناوری‌های سنتی، به سوی برون‌سپاری برخی سرویس‌ها و خدمات حرکت کنند.

    باید روش‌های جایگزینی پیدا کرد که هزینه کمتری برای نگهداری و دسترسی به یک ترابایت اطلاعات در پی داشته باشند. همچنین باید خرابی، محافظت و در گام بعدی، پیمایش و داده‌کاوی اطلاعات را هم در نظر داشت که هزینه‌های بیشتری برای سازمان‌ها می‌تراشند.

    منبع : فصل‌نامه ویراگستر بهار ۹۸

    logo-samandehi